اعتکاف؛ مراسمی که جمع زیادی از زن و مرد به خصوص جوانها در سه روز ۱۳، ۱۴ و ۱۵ ماه رجب را در مسجدی مینشینند و به راز و نیاز و استغفار میپردازند. قبل از انقلاب مردم از این روزنه رحمت غافل بودند و به ندرت در شهر قم برگزار میشد و تعداد محدودی از طلبهها به مسجد میرفتند و معتکف میشدند. اما بعد از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، این مراسم شور و حال دیگری گرفت طوری که امروز در همه مساجد، شاهد حضور زنان و مردان، دختران و پسران زیادی هستیم که به دور از لذات دنیوی و تمایلات و شهوات نفسانی، در گوشهای از پاکترین محل معتکف میشوند و به راز و نیاز مشغول میشوند.
امسال هم این مراسم برگزار شد، اما در یکی از مساجد سطح شهر این مراسم را متفاوتتر از سال گذشته دیدیم. مسجد حضرت خدیجه (س) در محله حقانی امسال پذیرای خانمهایی بود که به دور از مشغلههای خانه داری و همسرداری همراه کودکانشان سه روز را در مسجد معتکف شده بودند. به نظر میرسید برگزاری این مراسم به دلیل همراه بودن با کودکان سخت باشد، ولی در مصاحبه با خانم حانیه پایور از مسئولان اعتکاف مسجد معلوم شد استقبال از این طرح زیاد بوده طوری که به دلیل محدودیت پذیرش، بسیاری از مادران از حضور در این مراسم معنوی جا ماندند.
گفت و گوی زیر با خانم پایور کارشناس روانشناسی است. او نیز همراه با فرزند یک ساله اش در این مراسم حاضر بود که به سئوالاتمان پاسخ داد.
خانم پایور چه شد که تصمیم به اجرای چنین برنامهای گرفتید؟
معمولان مادران با وجود یک یا چند فرزند نمیتوانند آن طور که دلشان میخواهد به خاطر محدودیتها و اذیت مستمعین در بعضی مراسمات و مناسبات مذهبی شرکت کنند. از طرفی میخواهیم جامعهای دوستدار کودک باشیم و بحث فرزند آوری هم مطرح است پس صرف نظر از جنبه اقتصادی، میبایستی کار از جایی شروع شود و زیرساختهای فرهنگی آن مهیا شود. از آنجائیکه که خودم دارای فرزند یکساله بودم و از طرفی دوست داشتم در این مراسم شرکت کنم، همه اینها دغدغهای شد تا پیشنهاد این طرح را بیان کنم که خوشبختانه با آن موافقت شد.
تجربه این کار را داشتید یا در جایی دیگر آن را شنیده بودید؟
هرچند سال گذشته اعتکاف خاص خانمها را برگزار کردیم، اما برپایی مراسم همراه با کودک تجربه اول است.
استقبال مادران برای ثبت نام چگونه بود و چند نفر ثبت نامی داشتید؟
به دلیل محدود بودن فضای مسجد، تصمیم گرفته شد تا از ۵۰ مادر ثبت نام شود. وقتی زمان ثبت نام اعلام شد در همان بیست دقیقه اول ۸۰ مادر و ۱۱۰ کودک ثبت نام شد و ظرفیت پر شد. اگر شرایط مهیا بود تا ۳۰۰ نفر امکان ثبت نام بود. شاید باورتان نشود خیلی از مادران با چشم گریان برگشتند.
تعداد فرزندان برای ثبت نام مادران مهم بود؟
نه، ولی یکی از ترجیحات این بود که مادران چند فرزندی را ثبت نام کنیم. الآن هم مادری داریم که صاحب ۵ فرزند است.
حال همراه بودن کودک با مادران مانعی برای برگزاری مراسمات نبود؟
خیر. خوشبختانه در نگهداری کودکان همکاریهای خوبی شد و طوری برنامه ریزی شد که مادران و فرزندان اذیت نشوند. یکی از موارد اختصاص دادن کتابخانه پارک و تجهیز کردن آن بود. تیمی از موکب مواسات هم همکاری کرد و هر روز یک تا چند ساعتی کودکان را برای اجرای برنامههای تدارک دیده شده میبرد. البته این برنامهها برای بچههای بالای سه سال بود و کودکان زیر سه سال همراه مادر بودند.
با این تعاریف از برگزاری مراسم بگویید، چطور گذشت؟
برنامه ریزی و ساعت برنامهها طوری چیده شده بود که کوکان و مادران اذیت نشوند. هم سخنرانی داشتیم و هم مناجات خوانی، ولی اساتید و مداحان همگی خانم بودند.
محتوای سخنرانیها به سمتی بود که مادران را در تربیت کودکان انقلابی و مذهبی و سبک زندگی اسلامی کمک کند؟
بله، چون بهترین فرصت بود تا مادران را با این نوع تربیت و سبک زندگی آشنا کنیم.
تجربه اول بود آیا انگیزهای شد که سالهای دیگر جدیتر کار کنید؟
با وجود سختی ها، اما وقتی استقبال و تقاضای مادران را دیدیم این سختیها برایمان خیلی شیرین شد. حال در تلاشیم تا سال و سالهای آینده با برنامه ریزی بهتر و تدارک فضای بیشتر، تعداد ثبت نامیها را افزایش بدهیم.
با وجود کودکان و شلوغ کاریهای شیرین آنها، این سه روز سرتاسر برایتان خاطره رقم زده است. یکی از آنها را بیان کنید؟
سرتاسر این سه روز پر از خاطره بود. اگر بخواهم یکی از آنها را بگویم به سخنرانی شب اول برمی گردد. آن شب سخنران برای سخنرانی بالای منبر رفت، اما وقتی اصرار کودکان را دید که به بالای منبر بروند او روی پله اول منبر برگشت و نشست و تعداد زیادی از کودکان بالا منبر رفتند و مشغول بازی شدند. نه تنها خللی در سخنرانی نشد بلکه سخنران با نشاط و لذت بیشتری سخنرانی اش را ادامه داد.
دلم برای این روزها تنگ میشود
خانم زهرا محرابی فوق لیسانس روانشناسی از اعضای شرکت کننده در این مراسم است. او با چهار دخترش در این مراسم حضور داشت و اولین دختر او ۱۴ ساله بود. میگفت مسئولان اعتکاف او را در جمع خادمان پذیرفته اند و او حال خیلی خوبی دارد. خانم محرابی از حال و هوایش با گریه حرف میزد و به سئوالتمان پاسخ میداد.
خانم محرابی اولین حضور شما در مراسم اعتکاف چه زمانی بود؟
وقتی بود که ۱۹ سال داشتم و در مسجد گوهرشاد حرم امام رضا (ع) معتکف شدم. بعد از ازدواج صاحب فرزند شدم و بعد از آن به لطف خدا ۴ فرزند دیگر هم به جمع ما اضافه شد. به همین جهت سالها از شرکت در این مراسم محروم بودم تا اینکه به لطف مسئولین این مسجد امسال با چهار دخترم معتکف شدم. پنجمین فرزندم پسرم هست و ۱۲ سال دارد. او در خانه کنار پدرش ماند.
اعتکاف همراه با فرزند چه حال و هوایی دارد؟
اصلا قابل توصیف نیست. وقتی مناجات میکنیم و خدا را صدا میکنیم، کنار نالهها بچهها ما را بغل میکنند و آرامشی که خداوند در وجود آنها انداخته را به ما منتقل میکنند.
از برگزاری چنین مراسمی چطور مطلع شدید؟
بنر ثبت نام مادران همراه با کودک در مراسم اعتکاف را یکی از دوستانم برایم در فضای مجازی فرستاد. همان موقع اینترنتی ثبت نام کردم، اما گفتند ظرفیت پر شده است. چند روزی گذشت که پیام آمد شما میتوانید همراه فرزندانتان در این مراسم حاضر شوید.
کنار همه زیباییهای این مراسم به هرحال حضور فرزند مشکلاتی دارد. برایتان این سه روز سخت نبود؟
جدای از این مراسم وقتی در قبال فرزندان احساس وظیفه و مسئولیت میکنی، کار سخت است. اما واقعا این سه روز استثناء بود و هیچ وقت به این مقدار آرامش نرسیده بودم.
رفتار مسئولان چطور بود؟
خلاصه بگویم، مثل پروانه دور ما میچرخیدند. به هیچ مادری سخت نگذشت.
اگر این مراسم برای سال دیگر ثبت نامی داشته باشد دوباره شرکت میکنید؟
حتما. اصلا دلم نمیخواهد این روزها تمام شود. ساعات پایانی این مراسم است و برای تمام شدن آن دلم گرفته.
حرف آخر
برای تک تک آنهایی که چنین برنامه ریزی داشته و تلاش کردند دعا میکنم. خدا هزاران بار برای آنها جبران کند و پاداش در دو دنیا را به آنها عطا کند.
منبع جوان آنلاین
https://www.Javann.ir/004ldi